شعر در مورد یاسمن
شعر در مورد یاسمن,شعر در مورد گل یاسمن,شعر در مورد یاسمن,شعر عاشقانه در مورد یاسمن,شعر درباره یاسمن,شعری در مورد یاسمن,شعر در مورد گل یاسمن,شعر زیبا در مورد یاسمن,شعر در مورد گل یاس,شعر در مورد گل یاس,شعری در مورد گل یاس,شعر درباره گل یاس,شعر درباره گل یاسمن,شعر نو در مورد گل یاس,شعر درباره گل یاسمن,شعری زیبا در مورد گل یاس,شعری درباره یاسمن,شعر درباره اسم یاسمن,شعر درباره ی یاسمن,شعری درباره گل یاسمن,شعر نو درباره ی یاسمن,شعر در وصف یاسمن,شعری در وصف یاسمن,شعر یاسمن اندی و کوروس,شعر یاسمن,شعر یاسمنگولا,شعر یاسمن,یاسمن شعر نو,شعر درباره یاسمن,شعر گل یاسمن,شعر برای یاسمن,شعر عاشقانه یاسمن,شعر با یاسمن,شعر یاس منگولا,شعر گل یاسمن,شعر در مورد یاسمن,شعر یاسمن کورس,شعر با یاسمن,شعری درباره یاسمن,شعر در مورد یاسمن,شعر درباره اسم یاسمن,شعر درباره ی یاسمن,شعر درباره گل یاسمن,شعری در مورد یاسمن,شعری درباره گل یاسمن,شعر نو درباره ی یاسمن,شعر گل یاس,شعر گل یاس بنیامین,شعر تو گل یاسمنی,شعر بوی گل سوسن ویاسمن اید,شعر گل یاس مهربونم,شعر گل یاس کبود,شعر گل یاس بنیامین بهادری,شعری برای یاسمن,شعر برای اسم یاسمن,شعر عاشقانه برای یاسمن,شعر برای گل یاسمن,شعر یاسمن امید,شعر یاسمن اید,اشعار عاشقانه یاسمن,شعر عاشقانه در مورد یاسمن,شعر عاشقانه با اسم یاسمن,شعر با کلمه یاسمن,شعر با اسم یاسمن,شعر با گل یاسمن,شعر با نام یاسمن,شعری با کلمه یاسمن,شعر در رابطه با یاسمن
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد یاسمن برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
گل است آن یاسمن یا ماه یا روی
شب است آن یا شبه یا مشک یا موی
هر باد که از سوی بخارا به من آید
با بوی گل و مشک و نسیم و سمن آید
شعر در مورد یاسمن
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
بنفشه زلفی نسرین بری سمن بویی
که ماه را بر زلفش نماند بازاری
شعر در مورد گل یاسمن
بنفشه بر سمن بگرفت ماتم
شقایق در غم گل کرد شیون
کو سوسن و کو نسترن کو سرو و لاله و یاسمن
کو سبز پوشان چمن کو ارغوان کو ارغوان
شعر در مورد یاسمن
ای سایه سنبلت سمن پرورده
یاقوت لبت ارغوان پرورده
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چه بستیزند بستانند
شعر عاشقانه در مورد یاسمن
راست چون عارض گلبوی عرق کرده یار
باد بوی سمن آورد و گل و نرگس و بید
بالشت ز سنبل و سمن ساز
وز برگ بنفشه سایبان کن
شعر درباره یاسمن
شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
قدمی رنجه کن ای سرو سمن ساق به باغ
تا صنوبر نزند لاف قدش اندامی ها
شعری در مورد یاسمن
دست من و جعد سمن سای تو
گر تو زنی تیغ هلاکم به فرق
با زنخی چون سمن و با تنی
چون گل سوری به یک پیرهن
شعر در مورد گل یاسمن
سنبل گل پوش را بر سمن آورده ای
وین همه آشوب را بهر من
وز بوی سمن طاقت عطار گرفتند
از رنگ چمن پرده اسرار دریدند
شعر زیبا در مورد یاسمن
رسیدن گل و نسرین به خیر و نیکی باد
بنفشه شوخ و کش آمد سمن صفا آورد
حافظ منشین بی می و معشوقه زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
شعر در مورد گل یاس
دوش تا یار عرضه کرد همی
بر من آن عارض چو تازه سمن
ز دو رخ گل از دو عارض سمن
همی داد بینندگان را درود
شعر در مورد گل یاس
مشتری عارض و خورشید رخ و زهره لقاست
او سمن سینه و نوشین لب و شیرین سخنست
عیشیست بر کنار سمن ز خواب صبح
نی در کنار یاسمن بوی خوشترست
شعری در مورد گل یاس
گفته ای عاقل نبینی کوه با چندین وقار
همچو طفلان دامنش پر ارغوان و یاسمین
کی بنفشه عهد بندد با یاسمن
کی چناری کف گشاید در دعا
شعر درباره گل یاس
آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب
به شد که یافت بوی سمن را دوای طیب
شعر درباره گل یاسمن
مرا دلیست گرفتار عشق دلداری
سمن بری صنمی گلرخی جفاکاری
دو رخساره چون لاله اندر سمن
سر جعد زلفش شکن بر شکن
شعر نو در مورد گل یاس
یارب ان رویست یا برگ سمن
یارب آن قدیست یا سرو چمن
شعر درباره گل یاسمن
بر سمن کس دید جعد مشکبار
در چمن کس دید سرو سیمتن
بر دشت و باغ چیست پس از یاسمین و گل
گردون پر ستاره و دریای پر شرار
شعری زیبا در مورد گل یاس
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگار
هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش
شعری درباره یاسمن
زشور و عربده شاهدان شیرین کار
شکر شکسته سمن ریخته رباب زده
بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل
هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل
شعر درباره اسم یاسمن
نو بهار آمد و آورد گل و یاسمن
باغ همچون تبت و زاغ بسان عدنا
آسمان خیمه زد از نیرم و دیبای کبود
میخ آن خیمه ستاک سمن و نسرینا
شعر درباره ی یاسمن
دختران هلهله کردند و نثارت اشکی
فرش تشریف ز یاس و سمن و نسرین بود
زان رخ چنم امروز گل و لاله سیراب
زان ساده زنخدان سمن تازه نسرین
شعری درباره گل یاسمن
چو نرگس شوخ چشم آمد سمن را رشک و خشم آمد
به نسرین گفت تا ما هم بر آمیزیم مستانه
دو رخساره چون لاله اندر سمن
سر جعد زلفش شکن بر شکن
شعر نو درباره ی یاسمن
بنفشه بر سمن بگرفت ماتم
شقایق در غم گل کرد شیون
هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگار
هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش
شعر در وصف یاسمن
اندر میان سبزه به دشت و به کوهسار
مشکین بنفشه و سمن و لاله بردمید
پیش رخ آن نگار سجده کنان آمدند
از طرفی ارغوان سوی دیگر یاسمن
شعری در وصف یاسمن
رفت دی رو ترش کشته شد آن عیش کش
عمر تو بادا دراز ای سمن تیز پا
لاله رویا گلت آمیخته با یاسمن است
می ندانم که رخت لاله و گل یا سمن است
شعر یاسمن اندی و کوروس
بوی یاس من از آن سبزه خط می آید
گل رویت مگر آورده خط یاسمن است
شعر یاسمن
شکر لب نوش از بوم هماور
سمن رنگ و سمن بوی و سمن بر
سمن با سرو می گوید که: مستانه همی رقصی
به گوشش سرو می گوید که : یار بردبار آمد
شعر یاسمنگولا
چشمانم را که باز کردم
دشت یاسمن، بوی آغوش تو بود که
تمامی احساسم را درخود جای داد
شعر یاسمن
حسی غریب در من پرسه می زند
انگار سالهاست
بذر وجودم در این سرزمین مأوا دارد
یاسمن شعر نو
عطر تنت آشناست
لطافت سبزه زار دلدادگی ات
طراوت دستانت
و زلالی احساست…
ریشه های جانمان در هم گره خورده
تا اعماق باوری دور…
شعر درباره یاسمن
بگدار صادقانه بگویم
با نور چشمان توست که گل وجودم بارور می شود
در دستان پینه بسته ی توست که قد علم می کند
تا به رستاخیز…
شعر گل یاسمن
“تو”
باغبان همیشه مهربان بیشه ی عشقی
چشمه ساران محبتت جاری
دل پاکت حاصلخیز
و تلالو دیدگانت، اهورایی…
اعجازت را همیشه بباران.
شعر برای یاسمن
اگرچه از تو هزاران سخن بجا مانده
سکوت بوده هر آنچه زمن بجا مانده
عبور کرده ای و از تنت در این کوچه
هنوز عطر گل یاسمن بجا مانده
شعر عاشقانه یاسمن
چگونه اشک نریزم که بین اینهمه گرگ
فقط ز یوسف من پیرهن بجا مانده
تنم به سردیِ خاکستر و دلم انگار
گدازه ای است که از سوختن بجا مانده
شعر با یاسمن
هرآنکه داد شکستم شکستمش ، جز تو
تو آن بتی که خود از بت شکن بجا مانده
اگرچه رفته ای اما تو آن سرافرازی
کزاین مبارزه ی تن به تن بجا مانده
شعر یاس منگولا
لحظه لحظه خاطرات بهمنی که یک دفعه بهار شد
بهمنی که بوی گل گرفت و سوسن و یاسمن
بهمنی که غرق شوق و شور بود، انفجار نور بود
شعر گل یاسمن
تا بریزی و برویی آن زمان در باغ او
روی گل بر روی گل هم یاسمن بر یاسمن
شعر در مورد یاسمن
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
شعر یاسمن کورس
بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل
هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل
شعر با یاسمن
دمی نشستی و رفتی، ولی به محفل ما
هنوز بوی گل و عطر یاسمن باقی است
شعری درباره یاسمن
که دید رنگ بهاری به رنگ رخسارت
که آب گل ببرد تا به یاسمن چه رسد
شعر در مورد یاسمن
نطفه شبنم در ارحام زمین
شاهد گل گشت و طفل یاسمن
شعر درباره اسم یاسمن
گلست آن یاسمن یا ماه یا روی
شبست آن یا شبه یا مشک یا بوی
شعر درباره ی یاسمن
کجا نظر به گل و یاسمن بود ما را؟
که خارخار، گل پیرهن بود ما را
شعر درباره گل یاسمن
دلمرده ای که سر به گریبان خواب برد
کافور ساخت یاسمن ماهتاب را
شعری در مورد یاسمن
خورشید نقاب رخ چون یاسمن کیست؟
پیراهن صبح آینه دان بدن کیست؟
شعری درباره گل یاسمن
ز بوی یاسمن یأس مغز من تازه است
گل امید ندانسته ام چو بو دارد
شعر نو درباره ی یاسمن
مگر ز صبح بنا گوش یار نور گرفت
که بوی یاسمن از ماهتاب می آید
شعر گل یاس
آرد کف از شکوفه به لب بحر نوبهار
دامان خاک تیره پر از یاسمن شود
شعر گل یاس بنیامین
بهار چون ز لطافت به چشم درناید
تمتعی ز گل و سرو و یاسمن بردار
شعر تو گل یاسمنی
مگر ز سیر بناگوش یار می آید؟
که بوی یاسمن از ماهتاب می شنوم
شعر بوی گل سوسن ویاسمن اید
زان پیشتر که یاسمن صبح بشکفد
خود را به یک پیاله گل آفتاب کن
شعر گل یاس مهربونم
گرفت شعله حسن تو رنگ نیلوفر
بنفشه تا ز گل و یاسمن برآوردی
شعر گل یاس کبود
یک روز گل از یاسمن صبح نچیدی
پستان سحر خشک شد از بس نمکیدی
شعر گل یاس بنیامین بهادری
کرد شاخ یاسمن رگهای خشک خاک را
بس که شد شبنم فشان از چهره تر ماهتاب
شعری برای یاسمن
جان ها همه شب به عز و اقبال
در نرگس و یاسمن چریده ست
شعر برای اسم یاسمن
چشم نرگس نشناسد ز غمش کاندر باغ
پیش او یاسمن است آن گل تر یا سمنست
شعر عاشقانه برای یاسمن
چون بگفتم یاسمن خندید و گفت
بیخودم من می ندانم کان کیست
شعر برای گل یاسمن
یاسمن گفتا نگویی با سمن
کاین چنین نرگس ز نرگسدان کیست
شعر یاسمن امید
لشکر کشیده شاه بهار و بساخت برگ
اسپر گرفته یاسمن و سبزه ذوالفقار
اشعار عاشقانه یاسمن
به ضمیر همچو گلخن سگ مرده درفکندم
ز ضمیر همچو گلشن گل و یاسمن بچیدم
شعر عاشقانه در مورد یاسمن
می رسد در گوش بانگ بلبلان
بوی باغ و یاسمن می آیدم
شعر عاشقانه با اسم یاسمن
روز و شب غرقه شیر و شکرم
در گل و یاسمن و ریحانم
شعر با کلمه یاسمن
هر کجا که پا نهی ای جان من
بردمد لاله و بنفشه و یاسمن
شعر با اسم یاسمن
نور بد و شد بصر از آفتاب
آب بنوشد ز ثری یاسمن
شعر با گل یاسمن
خندان شده اشکوفه و گل جامه دریده
کز سوی عدم سنبله و یاسمن آمد
شعر با نام یاسمن
خاک قدمت سعادت جان من است
خاک از قدمت همه گل و یاسمن است
شعری با کلمه یاسمن
رنگی ز گل ندارم و بویی ز یاسمن
آری کلیددار در بوستان منم
شعر در رابطه با یاسمن
تا خط سبز تو از یاسمن چهره دمید
برق یاس آمد و بر کشت طلب کاران زد
شعر در مورد یاسمن
هر طایر خوش نغمه که در باغ بهشت است
حسرت کشد از باغ گل و یاسمن تو
شعر در مورد گل یاسمن
چه عجب که در دل من گل و یاسمن بخندد
که سمن بری لطیفی چو تو در برم نیامد
شعر در مورد یاسمن
در جست و جوی روی تو در پای گل بس خارها
ای یاس من گوید همی اندر فراقت یاسمن